جدول جو
جدول جو

معنی یحیی تنیسی - جستجوی لغت در جدول جو

یحیی تنیسی
(یَحْ یا)
ابن حسان شامی مصری تنیسی، مکنی به ابوزکریا، از مردم دمشق و عالم حدیث بود به مصر رفت و به سال 208 هجری قمری در آنجا درگذشت. از امام شافعی روایت کرد و پیش از او وفات یافت و از ثقات بود وکتابهایی در حدیث نوشت. تولد یحیی به سال 144 هجری قمری بود.. و رجوع به شدالازار ص 555 و تاریخ الخلفاء ص 7 و سیره عمر بن عبدالعزیز ص 85 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَحْ یا)
ابن یحیی بن بکیر بن عبدالرحمان تمیمی حنظلی نیشابوری، مکنی به ابوزکریا، در حدیث و پرهیزگاری مشهور و ثقه و از بزرگان علم و دین و تقوی و یقین بود. راویان حدیث های او را به پنج طبقه تقسیم کرده اند. و ابن راهویه گفته است: ’او مرد در حالی که امام جهان بود’. یحیی به سال 142 متولد و در 226 هجری قمری درگذشت.. ابوبکر مروزی از قول ابوعبدالله احمد بن حنبل گوید: خراسان نظیر ابن مبارک و بعد از او مثل یحیی بن یحیی را ندیده است. ابوعلی حسن بن علی بن بندار زنجانی گوید: روزی قلم یحیی در مجلس مالک شکست و مأمون قلم یا قلمدان زرین به او تعارف کرد، ولی یحیی از قبول آن تن زد. مأمون نام او را پرسید. یحیی نام خود را گفت. مأمون گفت: مرا می شناسی ؟ یحیی گفت: آری، تو مأمون پسر امیرالمؤمنین خلیفه هستی. مأمون نام او را و امتناعش را از گرفتن قلم زرین در پشت کتاب نوشت و وقتی که به خلافت رسید بوسیلۀ نماینده اش حکم قضاوت نیشابور را برای یحیی فرستاد. یحیی نپذیرفت و گفت در سن جوانی قلم زرین از تو نپذیرفتم، اکنون در دوران پیری قضاوت را بپذیرم ! یحیی از مالک و لیث بن سعد و جز آن دو روایت کرد و به سال 226 هجری قمری درگذشت. (از صفه الصفوه ج 4 ص 95). و رجوع به تاریخ الخلفاء ص 226 و 237 و تاریخ گزیده ص 800 و تاریخ بیهقی ص 126 و 141 و 142 شود
لغت نامه دهخدا